
بورس در بنبست؛ آیا بازار تغییر مسیر میدهد؟
بازار سرمایه ایران در شرایطی قرار گرفته که نشانههای رکود تورمی، ضعف تقاضا، افت شاخصهای تولیدی و بیاعتمادی عمومی، آن را در مسیر فرسایشی و راکدی فرو بردهاند. تحلیلهای کارشناسان حاکی از آن است که ترکیب بحرانهای ساختاری، تنشهای سیاسی، و تصمیمگیریهای غیرشفاف، بورس را به نقطهای بحرانی رسانده که نه تنها از توافقات سیاسی عبور کرده، بلکه چشمانداز پویایی خود را نیز از دست داده است.
رکود تورمی و بیاعتمادی، پایههای لرزان بازار
به گزارش اقتصاد گلد و به نقل از بازار، شهیر محمدنیا، کارشناس بازار سرمایه، با اشاره به شاخصهای کلان، فضای موجود را ناامیدکننده توصیف کرده است. به گفته او، شاخص شامخ یا PMI عدد ۴۲.۹ را نشان میدهد که بهروشنی پایینتر از سطح معیار ۵۰ است و از رکود جدی در تولید حکایت دارد. همچنین شاخص سفارشهای جدید مشتریان به ۳۸.۵ رسیده، که بیانگر حذف تقاضا از بازار است.
وی افزود شاخص قیمت مواد اولیه نیز با ثبت عدد ۷۷.۳ گواه فشار سنگین هزینهها بر دوش تولیدکنندگان است. به تعبیر او، ترکیب این ارقام، حکایت از ورود اقتصاد کشور به مرحلهای از رکود تورمی دارد؛ جایی که تولید کاهش مییابد اما قیمتها همچنان صعودیاند.
محمدنیا در ادامه بر ضعف اعتماد عمومی، ناکارآمدی سیاستهای مالی و نامشخص بودن آینده مذاکرات سیاسی تأکید میکند و معتقد است که بازار سرمایه رها شده و بدون راهبرد مشخص در حال فرسایش است.
نقش ضعیف صندوقهای اهرمی و نقدینگی سرگردان
یکی از موضوعات مهم، عملکرد صندوقهای اهرمی است که به گفته کارشناسان نه تنها نتوانستهاند به محرکی برای رشد بازار تبدیل شوند، بلکه با باز شدن مجدد اعتبار، ریسک کالمارجینها نیز افزایش یافته است. محمدنیا تأکید دارد که در شرایط عدم قطعیت، اعتبار دیگر ابزار رشد نیست، بلکه عاملی برای تسریع ریزش بازار است.
تنها تکیهگاه بازار؛ گزارشهای بنیادی
علیرضا سادات، دیگر کارشناس بازار سرمایه، با نگاهی به گزارشهای ماهانه و میاندورهای شرکتها، معتقد است در فضای پرریسک سیاسی، تنها تکیهگاه بازار گزارشهای عملکردی شرکتهاست. او میگوید با وجود گزارشهای قوی سهماهه و خرداد، گزارشهای تیرماه نشانههایی از آثار رکود و جنگ را نشان دادهاند و اکنون بازار در آزمونی سخت قرار دارد.
او با اشاره به اینکه بیش از ۲۰۰ نماد با نسبت قیمت به درآمد (P/E) زیر ۵ در بازار وجود دارد، از ارزندگی قابل توجه بازار میگوید. اما تأکید میکند که این ارزندگی بدون اعتماد عمومی، بیفایده خواهد بود، چراکه خروج نقدینگی ادامه دارد و امروز نیز خروج بیش از ۵۰ همت از بازار ثبت شده است.
چالشهای صندوقهای اهرمی؛ راه نجات یا خطر مضاعف؟
سادات در ادامه درباره تصمیمات اخیر پیرامون ضریب اعتبار صندوقهای اهرمی گفت که کاهش ضریب، تصمیمی درست در جهت کنترل ریسک بوده، اما نحوه اجرای آن منجر به سردرگمی بازار شده است. او پیشنهاد میکند که راهکار واقعی، بازسازی پرتفوی صندوقها و رساندن قیمت واحدها به سطح ارزش ذاتی (NAV) است.
به گفته وی، اگر همراستایی بین متولیان صندوقها و سهامداران ایجاد شود و شفافیت افزایش یابد، میتوان به تدریج اعتماد را بازسازی و صندوقها را به موتور رشد بازار تبدیل کرد. در غیر این صورت، سرمایهگذاری غیرمستقیم نیز با تردیدهای جدی روبهرو خواهد شد.
جمعبندی
بررسی وضعیت کنونی بازار سرمایه ایران نشان میدهد که ترکیبی از بیاعتمادی عمومی، تنشهای سیاسی، سیاستگذاریهای مبهم، و ناکارآمدی نهادهای بازار، بورس را به بنبست کشانده است. اگرچه برخی نشانههای ارزندگی در بازار وجود دارد، اما تا زمانی که ساختار صندوقهای اهرمی اصلاح نشود، اعتماد بازنگردد، و سیاستهای اقتصادی از انسجام و شفافیت کافی برخوردار نباشند، تغییر رویه بازار بعید به نظر میرسد. احیای بورس، پیش از هر چیز، نیازمند بازسازی اعتماد است—نه صرفاً در قالب وعده، بلکه با ارائه اقدامات واقعی و اثرگذار.